پارت ده

زمان ارسال : ۵۸ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 7 دقیقه

***

سکوت سنگین قبرستان وقیحانه به رویش نیشخند می‌زد؛ دیگر حتّی صدای گاه‌وبیگاهِ کلاغان در قبرستان خالی از جمعیت مملو از مُرده نمی‌پیچید.

تنها او بود که با تنِ سرتا پا سیاه و ماسکِ ضخیم بر لب قرآن می‌خواند و گورکنی که آماده بود تا جسمِ ب ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.