پارت نود و ششم

زمان ارسال : ۳۰ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 7 دقیقه

چشمان مشکی و ژرف نگرش به صورت آشنای وصال مات ماند و زیر لب زمزمه کرد: مجد!
بی حد از این نام فامیل نفرت داشت. در دوران کودکی نفرت انگیزتر از این نام فامیل و صاحبش ندیده و نشینیده بود. احتمالا شباهت نام خانوادگی بود مانند شباهت عجیب چهره اش. شاید هم نه....
در قسمت عیان نشین شهر بود و همین مهر تأیید بر یقینش بود. اما چهره دختر جوان.... واقعاً عجیب بود!
موبایلش را مقابل وصال گرفت و گفت: ش

68
22,193 تعداد بازدید
52 تعداد نظر
104 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید