گیلدا به قلم مرضیه اخوان نژاد
پارت دویست و هفتاد :
تای ابرویم بالا پرید. فهمیدم چیزی از صاحب این قلب در گذشته وجود داشته که توانسته اهورا را اینطور بهم بریزد.چیزی که حسابی کنجکاوم کرده بود تا سر از آن دربیاورم. ولی نه الان که اهورا کلافه و عصبی است.
شاید بعد از تبدیل شدن بنیامین...
به قولِ اهورا ما حالاحالاها فرصت داشتیم که در سر و کلهی هم بزنیم و از کار یکدیگر سر درآوریم. عمری به مقیاسِ بینهایت پیش رویمان بود و میشد صبوری ر
مطالعهی این پارت حدودا ۳ دقیقه زمان میبرد.
این پارت ۹۶ روز پیش تقدیم شما شده است.
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.