مثل تو مثل هیچکس به قلم مهسا خدایی
پارت نوزده
زمان ارسال : ۹۰ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 5 دقیقه
رو به گارسون گفت:
-یه کوکتل حلال لطفا.
با اخم ظریفی گفتم:
-کوکتل حرومم داریم؟
بلند قهقهه زد و گفت:
-حلال یعنی بدون الکل. فکر کنم حرومم میشه الکل دار.
لبخند زدم و گفتم:
-ببین وضع مهمونی چقدر خرابه که توام به فکر حلال و حرومی.
بعداز گرفتن نوشیدنیِ حامد، به طرف اولین میز رفتیم و روی صندلی نشستیم. حامد سرش رو نزدیکم کرد و گفت:
-بدون جلب توجه، زیر چشمی سمت چپت ر