گیلدا به قلم مرضیه اخوان نژاد
پارت دویست و پنجاه و نهم :
میدانستیم آهنگ و رقص پای ثابت دورهمی در بیشهزار است. میدانستیم حتی اگر در افسردهترین حالت ممکن پا در این ویلا بگذاریم، قرار است بعدش با نشاط و سرخوشی از آن خارج شویم.
اصلاً روزی که در این ویلا سپری میکردیم، از عمرمان محسوب نمیشد.
ولی حالا این ویلا تبدیل به کلبهی احزانی شده که انگار دور تادورش را خاک مرده پاشیدهاند.
اهورا واقعاً میخواست مدتی را در این ویلا بگذرا
مطالعهی این پارت حدودا ۳ دقیقه زمان میبرد.
این پارت ۱۱۴ روز پیش تقدیم شما شده است.
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.