پارت شصت و نهم

زمان ارسال : ۷۳ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 6 دقیقه

- باورم نمیشه بانو، انگار اونا به حرف شما گوش میدن.

سوفیا آرام خندید و گفت:

- البته که به حرفم گوش میکنن رونیکا، چون که من صاحب اصلیه این قصر هستم!

پس از این که به انتهای راه سرسبز رسیدند سوفیا آرام نگاهی به اطراف انداخت.

- چند تا نگهبان اون ور میبینم ولی به این بخش دید ندارن. اما باز باید با احتیاط عمل کنیم.

پس از این حرف آرام نامه‌ای از زیر ردایش بیر

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • سارا

    00

    وای عالی بود😍رفته رفته داره هیجانش زیاد میشه. امیدوارم آرشام دوباره خیانت نکنه🤔

    ۲ ماه پیش
  • نگار بنی هاشمی | نویسنده رمان

    ممنون برای نظر قشنگت😘

    ۲ ماه پیش
  • مریم

    00

    وای چقدر سخته بعد از سالها دوری بخوای یه عزیز و ببینی

    ۲ ماه پیش
  • نگار بنی هاشمی | نویسنده رمان

    اره خیلی😢

    ۲ ماه پیش
  • نیلوفر آبی

    00

    قشنگ بود مرسی

    ۲ ماه پیش
  • نگار بنی هاشمی | نویسنده رمان

    مرسییی عزیزم🤩🤩

    ۲ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.