پارت چهل و دوم

زمان ارسال : ۶۲ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 6 دقیقه

قبل از اینکه امیر فرصتی برای جواب دادن پیدا کند، یکتا اشک‌هایش را پاک کرد و گفت: برای اینکه وقتی تو زنگ زدی، ما دوتا بدشانس و بدبخت، کنارش بودیم. هرچی گفتیم بذار پیاده بشیم، لج کرد و تخته‌گاز اومد سمت تو!
آرش نفسش را عصبی بیرون داد و باز هم به آینه نگاه کرد.
- خیلی درد داری؟
عرق ریزی بر پیشانی امیر نشسته بود و بی‌حال لب زد: تقریبا... آره. می‌سوزه خیلی!
صدای ضعیف و خش‌افتاد


دانلود رمان عاشقانه زندگی را نمی بازم از صدیقه سادات محمدی (نگار) در دنیای رمان https://novelonline.ir دانلود رمان عاشقانه زندگی را نمی بازم از صدیقه سادات محمدی (نگار) در دنیای رمان https://novelonline.ir دانلود رمان عاشقانه زندگی را نمی بازم از صدیقه سادات محمدی (نگار) در دنیای رمان https://novelonline.ir دانلود رمان عاشقانه زندگی را نمی بازم از صدیقه سادات محمدی (نگار) در دنیای رمان https://novelonline.ir دانلود رمان عاشقانه زندگی را نمی بازم از صدیقه سادات محمدی (نگار) در دنیای رمان https://novelonline.ir

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • م

    00

    شخصیت خویی داره آرش ،به موقع شوخ ،جدی،مهربان،لجباز،حامی،بی خیال،ولی امیر بیشتر اخمو وبداخلاق و حامی عصبی وغمگین ولی خیلی حامی ودلسوز

    ۲ ماه پیش
  • صدیقه سادات محمدی(نگار) | نویسنده رمان

    این دقت بالا، شناخت خوب شخصیت‌ها و توصیفشون عالیه😍🙏🏻♥

    ۲ ماه پیش
  • مریم گلی

    00

    فکر همه چی رو میکردم الی قبرستون ،ممنونم نگار جون

    ۲ ماه پیش
  • محیا

    00

    انقد باهم کلکل کردن رسیدن قبرستون😂 ولی چقدر پارت هیجان انگیزی بود! :)

    ۲ ماه پیش
  • Zarnaz

    ۲۰ ساله 10

    واوووو به قبرستان خوش امدین 🤣😉عالی بود مرسی نگار جونم 😍😍از آرش خیلی خوشم میاد حمایت گر خیلی خوبی هرچی که نباش این یه مورد هست😍

    ۲ ماه پیش
  • ساناز

    10

    وای چه حیجان انگیزه 💋❤️❤️

    ۲ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.