پیله ی پروانه به قلم فرگل حسینی
پارت هفتاد و ششم :
******
فصل سوم،ایپزود اول:
پروانه پلک هایش را از هم گشود.لامپ پر نور سقف چشم هایش را اذیت کرد.به طور غریزی چشم هایش بسته شدند.بعد از چند ثانیه دوباره آن هارا باز کرد.محیط اطراف برایش ناآشنا بود.موهایش مثل یک خرمن علفزار روی بالشت پهن شده بودند.سرش را خم کرد،هیچ چیز نمی فهمید.
_من کجام؟
روی دیوار سفید رنگ اتاق قاب عکس هایی آویخته شده بود.بلند شد وروی تخت نشست.همه چیز برایش ناآشن
مطالعهی این پارت کمتر از ۸ دقیقه زمان میبرد.
این پارت ۱۲۴ روز پیش تقدیم شما شده است.
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.
آزاده دریکوندی
00هوتن رو با ه می نویسن ولی اون موقع که حلقه گرفتن ح رو برای هوتن برداشتن و الانم حامی می گه ح یعنی حامی.....😱از اون اول یه کاسه ای زیر نیم کاسه بوده انگار!