پارت صد و سی

زمان ارسال : ۳۹ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 5 دقیقه




وارد شد و راهرویی عریض و طویل مقابل خود دید‌. نام پزشکان مختلفی همراه طبقاتشان روی تابلو اعلانات چسبانده شده بود. خوشبختانه نام یک پزشک زنان بیشتر روی تابلو نبود. طبقه‌ی ۲ توی چشمش زد و سمت آسانسور رفت. دلش شور می‌زد! اما خللی در تصمیمش وارد نکرد. طبقه‌ی دوم که از آسانسور بیرون آمد، درِ مطب به رویش باز بود. سمت چپ سالنِ انتظار به خوبی دیده می‌شد. شیدانه را آن طرف ندید. داخل

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.