پارت صد و بیست و هشتم

زمان ارسال : ۷۸ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 5 دقیقه




تمرین دادن پسرها که تمام شد، از آب بیرون آمد و لب استخر نشست. مهران با اینکه خیلی عقب‌تر از دانیال آمده بود، داشت به سطح او می‌رسید. کُند پیش رفتن دانیال، به خاطر نامنظم آمدنش بود. به مسابقات هم نرسید. دلیلِ کارهای دانیال هیچ‌وقت برایش آشکار نشد. پسرک آن‌قدر غرور داشت که شهریه‌‌های عقب‌تر را هم کامل پرداخت کرد. موقع تحویل پول‌هایش به سامیار، پرمعنا نگاهش کرد به پسرک تخف

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.