پارت صد و بیست و یکم

زمان ارسال : ۶۰ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 5 دقیقه






-من آوردمش پیش تو کمکش کنی.
مقابل انوشه ایستاد و بهش زُل زد:
-به تو چه که دایه‌ی دلسوزتر از مادر شدی. کشیدمت اینجا تا بهت بگم تو کارش دخالت نکن. این کیس دردسرسازه.
-تو نکنی می‌ره یه جای دیگه.
-اونوقت به ما مربوط نیست.
-پس چرا فرستادیش دنبال سونوگرافی؟
-برای اینکه بفهمه می‌خواد یه موجود زنده رو نابود کنه.
-یه ماهی قرمزو؟
-اون ماهیِ از نظر ت

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • مریم گلی

    00

    به این میگن یه***وظیفه شناس ،ممنونم نویسنده جان

    ۲ ماه پیش
  • الهه محمدی | نویسنده رمان

    عزیزدلید

    ۷ روز پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.