مثل تو مثل هیچکس به قلم مهسا خدایی
پارت ششم
زمان ارسال : ۱۰۲ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 4 دقیقه
دستم رو روی چشمم گذاشتم و کمی سرم رو خم کردم، با حالت نجوا ولی بلند گفتم:
- چشم. چقدر بهت حقوق میده؟
دستمال رو از روی یقهش برداشت و گفت:
- کی؟ محتشم؟
با حالت جدی گفتم:
- نه، فردوسی.
متفکرانه گفت:
- فردوسی کیه؟ من از محتشم حقوق میگیرم.
اخم ظریفی کردم و گفتم:
- دو ساعته اینجا داری نطق میکنی و میگی...
انگشتم رو مثل خودش توی هوا تکون دادم:
- «فارسی ر
فاطمه
00عالیه