پارت بیست

زمان ارسال : ۷۰ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 10 دقیقه

خواهرش زیبا بود و مهربان! ساده دل و یک رنگ... یک همایونفر سفید و پاکیزه بی هیچ لکه‌ی گناهی احتمالا! حالا مقابل سورن، پشت میز کامپوترش روی یک صندلی چرخدار نشسته بود. یک پایش را زیر بدنش جمع کرده و یک دستش را زیر چانه‌اش زده بود.
سورن روی تخت سفید رنگ او نشسته بود و بی هیچ حرفی به نیم رخ غمگینش نگاه می‌کرد. از آذر ماه و از آن جمعه‌ی شوم انگار که کشتی‌هایش برای همیشه غرق شده‌اند و البته ک


رمان مافیایی مهمیزهای سیاه از آزاده دریکوندی در دنیای رمان https://novelonline.ir دانلود رمان عاشقانه مهمیزهای سیاه از آزاده دریکوتدی در دنیای رمان دانلود رمان عاشقانه مهمیزهای سیاه از آزاده دریکوتدی در دنیای رمان دانلود رمان عاشقانه مهمیزهای سیاه از آزاده دریکوتدی در دنیای رمان دانلود رمان عاشقانه مهمیزهای سیاه از آزاده دریکوتدی در دنیای رمان دانلود رمان عاشقانه مهمیزهای سیاه از آزاده دریکوتدی در دنیای رمان رمان مافیایی مهمیزهای سیاه از آزاده دریکوندی در دنیای رمان https://novelonline.ir

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • ایلما

    00

    اینجاست ک میگن پسر کو ندارد نشان از پدر معلمش منوچهر خان بوده ک کشتار راه میندازه😕.جناب ولیعهدرو دست خوردی اینبارو عاشق شدی رفت😍اونم چ دختری😋😂

    ۱ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    چون پدرخوانده‌اس☺️

    ۱ ماه پیش
  • مهشید

    00

    از اونجایی که عکس مریم هم هست یعنی نقش پررنگی داره تو داستان الان فکرم درگیره نیلی یا مریم؟کدومش قراره دوست دختر سورن بشه؟هیجان دارم اینو هرچه زودتر بفهمم😅

    ۱ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    من که همه تون می‌دونید هیییییچ اطلاعی ندارم🤭

    ۱ ماه پیش
  • ماندانا

    00

    میگم سورن که می گفت از همه آدما متنفره ، باباش و استثنا قرار داده ؟ 😂

    ۲ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    نه دیگه... باباش فرق فوکوله🤣

    ۲ ماه پیش
  • مهشید

    00

    سورن و باباش واقعا ترکیب خوبی هستن💪🏼

    ۱ ماه پیش
  • ماندانا

    00

    شدییییییید موافقم باهات 👌 فقط پدرخوانده و ولیعهدش 😎💪

    ۱ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    تکبییییر😂

    ۱ ماه پیش
  • ماندانا

    00

    آخر این پارت به معنای واقعی نفسم بند اومدددد ! چقدرررررر یه ترکیب میتونه جذااااب باشه ؟؟؟؟؟؟😦😦😦😦😦😦😦😦😳😳😳😳😳😳😳

    ۲ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    الان جلالی ناراحته می‌گه توروخدا بگو منم ترکیب خوبی‌ام با سورن🤣

    ۲ ماه پیش
  • ماندانا

    00

    واقعاااا هم جلالی هم اشکانم بهش میان 🤣🤣😎😎

    ۲ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    مثل فرهاد که همه بهش می‌اومدن😍

    ۲ ماه پیش
  • پرنیا

    00

    پدرو پسر چه نوشابه ای واسه هم باز میکنن مریمم ک کم مونده زهرش آب شه

    ۲ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    پدر و پسر از اعتماد به نفس بالایی برخوردار می‌باشند😅

    ۲ ماه پیش
  • Zarnaz

    ۲۰ ساله 00

    3-اره😎😍4-ارههه حتما بزار😍😍5-داخل پارت 18 بود ولی برداشتی نداشتم🙈6-شاید با این روش داشت درباره شکاری که کردباهم حرف میزدن شایدم منظورشون ازنکته همون سیاه و سفید باشه🖤🤍😏

    ۲ ماه پیش
  • Zarnaz

    ۲۰ ساله 00

    چون سورنم از دختر خجالتی خوشش نمیاد😁😎 3️⃣ 1-صحنه ای که سورن میره بالای سر شکار هاش خیلی باحاله و آنجایی که نشسته بود به ویالون زدن دختر گوش میداد😍🙈2-سورن وخیلی سخته به سفید بودنتضاهرکنیولیسیاهباشی

    ۲ ماه پیش
  • Zarnaz

    ۲۰ ساله 00

    به به دلم برای اطلاعیه هات تنگ شده بود 😍عالی بود مثل همیشه ممنون آزاده جونم به نظرم معشوقه سورن همون دختر ویالون زن کنار خیابون هست چون خجالتی نبودراحت آمد جلو کارت اینستا شم دادچونسورنم ازدخترخجالتی

    ۲ ماه پیش
  • آمینا

    00

    امروز مگه یک شنبه است؟؟۱.صحنه پارت قبل که رفتن وسط مهمونی اشکان چرت و پرت میگفت وریلکس بودند۲.سورن۳.اکشن حس شده مافیایی نه هنوز۴.من تصورات خودمو دارم بازم بذار ببینیم چی میشه۵.گوش کنم میام میگم😍😅

    ۲ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    یکشنبه نبود ولی پنجشنبه که بود😁 مگه یادت رفته***فرد رمان می‌ذارم؟🥲

    ۲ ماه پیش
  • آمینا

    00

    نه یادم بود روزهای فرد پارت میذاری ازاونجا که نوشتی خوش اومدین به پارت یکشنبه مون واسه اون تعجب کردم🤣

    ۲ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    عهههههههه پس لو رفتم که این اطلاعیه‌ام قدیمی بوده و تا حالا منتشر نکردم🤣

    ۲ ماه پیش
  • راپونزل

    ۲۵ ساله 00

    💓👌🏻

    ۲ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    💚

    ۲ ماه پیش
  • مهلا

    00

    ☠💜☠

    ۲ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    💚

    ۲ ماه پیش
  • آمینا

    00

    موسیقی رو گوش دادم راستش من به هیچی فکر نکردم ذهنم خالی بود موقع گوش دادن🥰

    ۲ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    ولی موسیقی بی کلام از موسیقی‌های باکلام بیشتر حرف واسه گفتن دارن😍

    ۲ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.