پارت چهل و هفتم :

از اتاق خارج شد اما هنوز به پله‌ها نرسیده بود که برگشت و در نهایت استیصال نزدیک شمیم شد:
ـ از ماجرای امروز با کسی که حرف نزدی؟
شمیم باز هم با تکان سر جواب منفی داد، و مهرداد این بار با تأکید پرسید:
ـ با هیچ‌کس شمیم؟!
با پاسخ تکراری شمیم، روی تخت نشست و هشدارگونه و طبق عادت از دو طرف بازوان او را گرفت:
ـ نمی‌خوام کسی... تکرار می‌کنم شمیم، نمی‌خوام کسی از این قضیه بو بب

مطالعه‌ی این پارت حدودا ۶ دقیقه زمان میبرد.

این پارت ۱۱۹ روز پیش تقدیم شما شده است.

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.