آن سبو بشکست به قلم مریم جاری
پارت هفده
زمان ارسال : ۸۵ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 4 دقیقه
صبح قبل از هشدار گوشیاش بیدار شد.
به لطف روزهای کوتاه آذر، هنوز کمی تا طلوع آفتاب مانده بود. نماز خواند و شکلات تلخی در دهان گذاشت و از سوییت بیرون زد.
بیتوجه به زمان شمارهی ناصر را گرفت و همین که صدای خوابآلود او در گوشش پیچید، ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما