پیله ی پروانه به قلم فرگل حسینی
پارت هفتاد و یکم
زمان ارسال : ۱۱۵ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 16 دقیقه
*****
هوتن میز صبحانه رو چیده بود.روی میز یک قالب پنیرشور،نمیرو ،زیتون واملت بود.تکهای پنیر در نان لواش گذاشت وکنارش گوجه وخیار ،لقمه را مثل یک شیر درنده گاز زد.پروانه در حالی که صورتش را با حوله کوچک صورتی رنگی که روز قبل برای خودش خریده بود ،خشک کرد.بعد حوله را گوشهای انداخت که از نگاه هوتن دور نماند.
_لطفا حولهت رو همین جوری روی زمین ...
با نگاه پروانه که روبه رو شد حرفش را
پرنیا
00یعنی سوسن بوووود ؟؟یا قاتله؟؟