آن سبو بشکست به قلم مریم جاری
پارت ششم :
خونسردی او مهرداد را به خروش آورد. مثل دیگر زمانهایی که میخواست اشتباهی را به او گوشزد کند، از دو طرف بازوهایش را گرفت و با لحنی عصبی و صدایی آهسته گفت:
ـ شمیم!... هر گوشی غیر از من و تو که حرفهای یواشکیمون رو بشنوه، غریبه و نامحرمه... ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
رابعه
00عالی