پارت هفتاد و هفتم

زمان ارسال : ۸۴ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 14 دقیقه

خیلی وقته پشت در اتاقی نشستم که داوود رو داخلش بردن.اصلا نفهمیدم صبح برای چی پلیس اومد دم در خونه و داوود رو با خودش برد و من فقط هول هولی دنبالش اومدم.تو همین فکرهای آشفته‌ی حال خراب کن هستم که در باز می‌شه ‌چشمم به دستهای دست بند خورده‌ی داوود مات می مونه.چراهای زیادی تو ذهنم‌ جولون می ده و برای هیچکدومشون جواب ندارم.داوود که بی هیچ حرفی دنبال سرباز راهی می‌شه دنبالشون می‌رم.

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • ساناز

    00

    ❤️❤️❤️

    ۳ ماه پیش
  • سمیه هرمزی | نویسنده رمان

    ❤️

    ۳ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.