پارت سی و هشتم

زمان ارسال : ۸۳ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 14 دقیقه

سلامم تموم‌میشه و وقتی از سر نماز پا می شم اون هم وارد اتاق می شه.عینکش روی موهاشه و معلومه از گرمای هوا گونه اش گلی شده.لباسهاشو عوض کرده و یه ساک و یه کوله هم همراهشه.دوباره وقتی داره وسایلش رو زمین می ذاره سلام می ده.

-سلام.نمی دونستم نماز ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.