پارت سی و پنجم :

***
صبح با صدای ممتد زنگ‌از خواب بیدار می شم.اصلا نفهمیدم بعد اونهمه تحمل درد معده دیشب کی خوابم برده.دیشب وحشتناک بود نه بخاطر حال بد من بخاطر دلیل حال بدمن.هر وقت به جریانات دیروز فکر می کردم به ذهنم می رسید من ازدواج‌ اشتباهم اونقدرها هم فاجعه نبود که حالا عواقبش ولم‌نمی کنه.هیچ‌هم‌کم نذاشتم فقط سرور دلش مونده بود بین من و شوهر اولش تقصیر من نبود.نتونست از رفاه و مال اولی دل بکنه

مطالعه‌ی این پارت حدودا ۱۵ دقیقه زمان میبرد.

این پارت ۱۴۲ روز پیش تقدیم شما شده است.

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • ساناز

    20

    عالی عالی

    ۴ ماه پیش
  • سمیه هرمزی | نویسنده رمان

    ممنون از همراهیتون

    ۴ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.