تو عاشق نبودی به قلم سمیه هرمزی
پارت بیست و هفتم
زمان ارسال : ۸۲ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 14 دقیقه
اونهم دادش به هوا می ره.دست روی قلبش می ذاره و صاف می ایسته
-برای چی داد می زنی دیوونه.
هنوز هم قلبم از ترس داره تند تند می زنه
-این چه وضع اومدنه مثل عزرائیل.
دستی به کمرمی زنه و با ناز می گه
-گمشو !عزرائیل به قشن ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
مریم
00عالی؛ مرسی❤