تو عاشق نبودی به قلم سمیه هرمزی
پارت بیست و ششم
زمان ارسال : ۸۲ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 15 دقیقه
بی حوصله با چنگال کمی برنج به دهنم می ذارم. شونه بالا می ندازم.بیشتر به زندگی خودمگند زدم ودیگه نمیشه هم جمعش کرد.با اینم که نمی شه حرف زد تا یه چیزی می گی یه ضد حالی بهت می زنه..تلفن خونه که زنگ می زنه با «ببخشید»ی از کنارم بلند می شه.مشغول خوردن ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
امیر
۴۵ ساله 00عالی بود متشکرم از نویسنده محترم