پارت سوم

زمان ارسال : ۲۸ روز پیش

می دونم درست شنیدم اما نمی خوام باورش کنم.گوشم سوت می کشه.اراجیفش تو مخیله ام هم‌نمی گنجید.نگاه حتی به ظرفهای غذا که رو میز چیده میشه نمی کنم.با عصبانیت از رو صندلی بلند میشم و در واقع دارم فرار می کنم.از افسون!از خودم!از رویای یک زندگی آروم!چون معت ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید