شکار او به قلم حدیث افشارمهر
پارت هفتاد و یکم
زمان ارسال : ۶۹ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 10 دقیقه
آب دهانم را قورت دادم؛ وقت آزمون و خطای من هم رسیده بود. پلک سنگینی زدم و با صدایی که انگار از ته چاه می آمد گفتم:
-بپرس؟
گردنش به سمت من چرخید، نگاهش عین شب تاریک شد و حالا هیچ خبری از چهره ی شوخ طبع دو دقیقه ی پیشش نبود. صدای مخوفش ب ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
Asal
00عالی