ماه در مه به قلم محبوبه لطیفی
پارت چهل و سوم
زمان ارسال : ۶۹ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 4 دقیقه
چند روز که میگذرد، حالم بهتر میشود. امروز قرار است با دکتر یاوری در مورد وضعیت خودم صحبت کنم.
ماهی هنوز نیامده است، فکر نمیکنم قبل از رفتن موفق شوم که یکبار دیگر او را ببینم، حداقل بافتش را پس بدهم.
شب اولی که در تب میسوختم، ناگهان با حضور کسی از میان کابوسهایم به بیرون کشیده شدم.
ماهی را بالای سر خودم دیدم که مشغول مراقب از من بود، منی که غریبه بودم.
لیلی
00رمان غیرتجاری وخلاقانه به خواننده لذت همراهی میده ..ممنون نویسنده جان❤️🫶🥰