طلایی تر از گندم به قلم آرزو رضایی انارستانی
پارت هشتاد و پنجم :
چند هفته، زمان زیادی نبود. نه! اصلا، زمان خیلی کمی بود. گیرم که فرخ بیشتر وقتها بدخلقی نمیکرد یا رفتارش را میگذاشتم پای کینهی قدیمی و نسل اندر نسلمان. گیرم که با من، حداقل آنطور که دربارهی عروس خونبس شنیده بودم رفتار نمیکردند. نه جایم ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
رزا
00فرخ خیلی بهتره فرهاد می دونم که آخرش عاشق وشیدایی هم می شن قلمت ماندگار عزیزم