مونالیزا به قلم آزاده دریکوندی
پارت صد و نهم
زمان ارسال : ۷۴ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 11 دقیقه
«معین که اجازه نداد سقطش کنیم. دیگه باید باهاش کنار بیام»
گلشن پیام فریال را خواند و لبخندی به لبش آمد! از اینکه میدید آن بچه قرار است در سلامت بماند؛ دلش گرم شد! از چند روز پیش که فهمیده بود خواهر شوهرش باردار است مدام دلشوره داشت... واقعا به جای فریال عذاب وجدان سقطش را داشت! حتی از خودش میپرسید چرا اویی که واقعا بچه میخواهد اینطور غافلگیر نمیشود؟ کاش او هم یک روز غافلگیر شود!
اطلاعیه ها :
❌توجه❌
بیست و چهار ساعت پس از رایگان شدن آخرین پارت مونالیزا، تمام پارتهای این رمان دوباره به حالت ویآیپی بر میگردن.
با احترام
نویسندهی رمان
🔴 مونالیزا رو چجوری سریع بخونم؟🤔
با خرید اشتراک! روی «درخواست عضویت» بزنید یک پیام خودکار حاوی شماره حساب و هزینه ی اشتراک براتون میاد. بعد از واریز، تاریخش رو در جواب همون پیام بنویسید و شما فورا و مستقیم عضو می شید... بعد می بینید که تمام پارت ها براتون به رنگ سبز درمیاد و بدون محدودیت می تونید رمان رو بخونید.
همچنین می تونید تاریخ واریزتون رو هم در کانال تلگرامی
Writers _online
✅ادیت ها و اطلاعیه های رمان هم در همین کانال☝️
بفرستید تا در پی وی کد عضویت دریافت کنید
❌خبر مهم و فوری❌
حالت سکه ای در تاریخ یکشنبه ۱۱ شهریور ماه برداشته و اشتراک رمان نیز افزایش خواهد یافت.
۲۴ ساعت پس از پایان پارت گذاری؛ رمان از حالت سکه ای خارج می شه و دلیلش توی کانال تلگرامی نوشته شده.
با احترام
نویسنده ی رمان
سلام نویسنده ی رمان هستم😅 وَ قراره آخرین اطلاعیه این رمان رو بخونید.
از بیست و پنجم دی ماه تا به امشب با رمان مونالیزا کنارتون بودم... با قصه ای که گاهی شما رو احساساتی کرد و گاهی خندوند و گاهی هم به شما نشون داد خصلت های ناپسند چقدر می تونن آزار دهنده باشن!
در کنار شما لحظات فوق العاده ای داشتم که به من نشون داد آنلاین نویسی با تمام سختی ها و استرس هایی که برای شخص نویسنده داره چقدر می تونه لذت بخش باشه.
از آدم هایی براتون گفتم که به وجودشون ایمان دارم حتی اگه توی سرم زندگی کنن و تمام تلاشم رو کردم تا شما هم مثل خودم با قلبتون احساسشون کنید و از پس کلمات و جملاتی که نوشتم اون ها رو ببینید.
اومدم بهتون بگم این نهایت تلاش من برای روایت این قصه در تمام این ۱۲۳ پارت بود که با عشق فراوان تایپ کردم.
تشکر ویژه دارم از دوستانی که برای حضورشون در اینجا ارزش قائل بودن و با کامنت هاشون اعلامش کردن.
بسیار بسیار ممنونم که با حمایت های شما وجود «مونالیزا» در چارت برترین ها ثابت بود... چه در رمان های برتر هفته، ماه و سال و چه در پر بحث ترین ها!
و تشکر می کنم از دوستانی که به قلم و تعهد کاری بنده در رابطه با پارت گذاری به موقع اعتماد کردن و اشتراک رمان رو خریداری کردن.
و همچنین تشکر می کنم از دوستانی که عقیده داشتن سکه هایی که می گیرن بنده رو ثروتمند نمی کنه و به عشق رمان با سختی های سکه گرفتن کنار اومدن و همراهم بودند .
و همچنین تشکر می کنم از دوستانی که رمان رو بدون سکه و رایگان خوندن؛ اما خودشون رو مسئول دونستن کامنت هایی جهت حمایت از رمان بذارن.
خداحافظ خانواده ی مظفری
خداحافظ خانواده ی رفیعی
و خداحافظ خانواده ی امینی
💚💚💚
رمان جدید بنده با نام «مهمیز های سیاه» در ژانر مافیایی و اکشن و با قصه ای کاملا متفاوت در حال پارت گذاری در بخش آنلاینه که همراهی شما رو با عشق می طلبه💚
امیدوارم از رمان لذت برده باشید و بدونید که دوستی ما پایداره💚
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
آزاده دریکوندی | نویسنده رمان
فقط گفتنش راحته!😂
۲ ماه پیشZarnaz
۲۰ ساله 00عالی بود مثل همیشه گل کاشتی ❤️💋وایییییی فرهاد فهمید آخی حتی بهشم فکر نکرد عزیزم 😁😎ولی برو فکر کن چون دایی شدی🤣🤣🤣😝😝
۲ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
حواس جمعی معین تمام معادلات رو بهم ریخته🙈
۲ ماه پیششاپرک
00👏👏👏👏❤️❤️❤️❤️
۲ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
💚💚💚💚
۲ ماه پیشمرجان
۱۸ ساله 00واییی گلشن و فرهااااد خدا بودن این پارت فقط اونجایی که پسرم گفت بزار زنگ بزنم به معین بگم ری....دم دهنتتت😂😂🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🔥🔥🔪🔪
۲ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
خیلی دلم میخواست زنگ میزد ببینم واقعا روش میشد اینو بگه یا نه😂فرهاد چشمش به معین میافته لپاش از خجالت سرخ میشه😂
۲ ماه پیشهانا
00فرهاد میرزا بازم گل کاشت دیدی بچم چقدر با جنبه .نازنین چ فکری می کنه فرهاد چ فکری واسه همین جنتلمن بودنشه ک کلی هوادار داره امینی ... دهنت😅
۲ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
نازنین مریضه😑
۲ ماه پیشنیلوفرسامانی
00از دست فرهاد میرزا🤣🤣🤣ولی معین رو ببین😍😍چه حواسش به فریال هست❤️🥰❤️
۲ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
نیلوفرو ببین چه حواسش به معین هست😍😍😍😍
۲ ماه پیشرویا (دلتنگ عطا)
00آقای معینی خدا برسه به دادت 🤣
۲ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
آقای معینی باید دایره لغت فحشش رو هم آپدیت کنه به شدت🙈
۲ ماه پیشایلما
00طرز فکر و فرهنگ اینجا خوب خودش ونشون داد عکس العمل معصومه و نازنین رو ببین و واکنش فرهاد و☹️☹️عطا حق داشت بنده خدا😂😂کو گوش شنوا
۲ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
معین رو در پارت ۱۱۳ بدیم دست عطا و تقابل این دو چغر بد بدن رو ببینیم😂
۲ ماه پیشایلما
00فکرکن وقتی فرهاد ب هول بودن اون دوتا فکرنکنه بقول فریال فقط تمرکزش رو سواستفاده گری معین بوده بقیه چ فکری میکنن 😂😂😂اونا بفکراینن ک فریال برای بچه داری زوده
۲ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
طفلی آقای امینی که حالا حالا ها کسی بیخیالش نمیشه😆
۲ ماه پیشآمینا
00فرهاد معین زن ذلیل نگران نباش میتونه ادا اطواراشو جمع کنه😅فکر کن زنگ بزنه نگه معین***دهنت بگه آقای امینی***دهنت🤐🤐🤐حالا عطا رو چیکار کنیم.این از فرهاد که جنبش بالا بود🙉🙉
۲ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
بود؟ دیگه نیست؟؟ یعنی بگم آخ جون دارم محبوبیت فرهاد رو کم میکنمممم؟😅
۲ ماه پیشسمیرا
00من***دهنت😂🤣🤣
۲ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
فکر کن معین اینو بشنوه😂
۲ ماه پیشمنیر
00عالی مثل همیشه 💐
۲ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
مرسی😍💚
۲ ماه پیشپرنیا
00چقد بده داریم ب پایان نزدیک میشیم😞😞😞خدافظی با این خانواده سخته برام
۲ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
من هم خوشحالم هم ناراحت🥺
۲ ماه پیشپرنیا
00فرهاد چرا قپی میایی؟؟آخه توصدای اونو بشنوی خدایی میگی امینی***دهنت 😂😂دِ ن دِ،واکنش فرهاد اینه واکنش عطا چی باش خدایا😥 عطاچنان کرده با ما که ازمعین بیشتراسترس داریم اونم داره مروارید میدوزه
۲ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
فرهاد یادش رفته چقدر از معین خجالت میکشه و معذبه پیشش😅 واکنش عطا در پارت های ۱۱۲ و ۱۱۳🙈
۲ ماه پیشحنا
20اههههه چرا نزاشتی فرهاد بزنگه یکم بخندیم 🙄🙄🙄،،ولی خداییش خیلی حواسش جمعه
۲ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
به شدت حواس جمعی داره😅
۲ ماه پیش
نفس
00ای وای😂😂😂😂چ راحت میگه***دهنت😂😂😂😂