شاخه سرخ ارغوان به قلم اعظم افتخاری
پارت چهل و پنجم
زمان ارسال : ۹۱ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 10 دقیقه
با صدای کامران به خود آمد: ارغوانِ من! رسیدیم نمیخوای پیاده بشی؟ با پلکی طولانی به حالت عادی برگشت. روبه رویش درِ آهنی بزرگ قهوهای رنگی رویت میشد.
- رسیدیم؟..
-آره همین جاست. با ماشین وارد محوطه ویلا که با سنگهای ریز سنگفرش شده بو ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
آیرین
00عالی