پارت صد و یکم :




خشم آغشته به صدای مرد هراسی که در رگ‌هایم دویده بود را بیشتر کرد. ئه‌دا صدایش را بالا برد.
-  چیشتا جە گیانوو ئیمە گەرەکا؟¹
صدای برف‎های یخ‌زده‌ زیر پوتین بسیجی‌ها مثل سوهانی می‌رفت روی مغزم و هرچه نزدیک‌تر می‌شد اتاق  دور سرم یشتر  به دوران می‌افتاد. ئه‌دا سمت من و گلاره چرخید، دست‌هایش را دورمان قلاب کرد و خواست با این کار سپر بلایمان شود. دیگر چیزی نمی‌دی

مطالعه‌ی این پارت کمتر از ۴ دقیقه زمان میبرد.

این پارت ۱۵۰ روز پیش تقدیم شما شده است.

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.