پارت شصت و دوم :

هوتن مثل بازنده ها خودش را تسلیم پروانه کرده بود.دست هایش را روی زمین انداخت وبه صورت پروانه خیره شد.مژه های بلندش بیشتر از هرچیزی توی صورتش خودنمایی می کردند.خال ریزی که کنار چشم چپش بود هیچ وقت توجه کسی را جلب نکرده بود اما برای هوتن انگار پرستیدنی بود.
پروانه مشتش را کنار صورت هوتن برد وطبق غریزه هوتن چشم هایش را بست وصورتش را در هم جمع کرد.اما مشتش را درست کنار گونه‌ای هوتن نگه دا

مطالعه‌ی این پارت کمتر از ۸ دقیقه زمان میبرد.

این پارت ۱۴۴ روز پیش تقدیم شما شده است.

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • پرنیا

    00

    بقول هوتن بعضیا بی لیاقتن واقعا ک بی لیاقت ترین بود حامی کاش که هوتن پروانه رو عاشق خودش کنه🥲

    ۵ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی

    00

    حامی یه خیانتکار عوضی بود...اگه بهار بهش خیانت کنه تازه می فهمه چه دردی داره و چه بلایی سر پروانه اورده😒

    ۴ ماه پیش
  • فرگل حسینی | نویسنده رمان

    دقیقا یه خیانتکار بود ولی خب همچین آدمایی همیشه پرو ترن

    ۴ ماه پیش
  • رزا

    00

    مردونگی گه هوتن داره بخور فرق سر اون حامی بی شعور

    ۵ ماه پیش
  • هانا

    00

    خسته نباشی فرگل جان مثل همیشه عالی فقط خدا کنه پروانه انتقامشو بگیره

    ۵ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.