پارت بیست و دوم

زمان ارسال : ۴۶ روز پیش

مقداد بی‌حرف در آغوش کشیدش، سرش را به سینه چسباند و آرام بوسه‌ای روی موهایش نشاند. همین سه روز پیش بود که دلماه یکباره گفت حس میکند صداییش عوض شده است و علی‌رغم مخالفت‌های جدی مقداد، روی نظر خود پافشاری کرد و برای انواع آزمایش‌ها اقدام کرد.

- ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید