تکه هایم برنمی گردند... به قلم آستاتیرا عزتیان
پارت پنجاه و سوم
زمان ارسال : ۱۱۵ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 10 دقیقه
با شنیدن نام احسان، اخمهایم به سرعت درهم تنید.
حرفش را اصلاح کردم و گفتم:
- همسر سابقش... کارتونو بفرمایید؟
متعجب پرسید:
- طلاق گرفتید؟ به خاطر اعتیادش طلاق گرفتید؟
متوجه نمیشدم هدف این مرد از این سوالهای بیربط دقیقا چه بود.
بی توجه به او، وسایلم را برداشتم و در ماشین را بستم، حین فشردن دکمه ریموت جواب دادم:
- فکر نمیکنم به شما ربطی داشته باشه.
خواستم
مریم گلی
10بیچاره سهیلا ،بازیچه دست چند نفر شد ،نه از بخت اولش شانس آورد ،نه از بخت دومش ،ممنونم نویسنده جان