مونالیزا به قلم آزاده دریکوندی
پارت نود و نهم
زمان ارسال : ۸۶ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 14 دقیقه
فریال دستش را به دور بازوی معین حلقه کرده و شانه به شانهی او به دور دریاچه مصنوعی قدم میزد. هوا کاملا خنک بود و داشت به استقبال بهار میرفت. آدمها توی دستههای چند نفره قدم میزدند و بعضیها هم نشسته بودند و صدای خندهها و صحبتهایشان توی فضای آنجا پیچیده بود.
معین دستانش را توی جیبهای شلوار مشکیاش داشت و چشمانش را میان نورهای رنگی روی آب میچرخاند. دست فریال را هنوز دور
اطلاعیه ها :
❌توجه❌
بیست و چهار ساعت پس از رایگان شدن آخرین پارت مونالیزا، تمام پارتهای این رمان دوباره به حالت ویآیپی بر میگردن.
با احترام
نویسندهی رمان
🔴 مونالیزا رو چجوری سریع بخونم؟🤔
با خرید اشتراک! روی «درخواست عضویت» بزنید یک پیام خودکار حاوی شماره حساب و هزینه ی اشتراک براتون میاد. بعد از واریز، تاریخش رو در جواب همون پیام بنویسید و شما فورا و مستقیم عضو می شید... بعد می بینید که تمام پارت ها براتون به رنگ سبز درمیاد و بدون محدودیت می تونید رمان رو بخونید.
همچنین می تونید تاریخ واریزتون رو هم در کانال تلگرامی
Writers _online
✅ادیت ها و اطلاعیه های رمان هم در همین کانال☝️
بفرستید تا در پی وی کد عضویت دریافت کنید
❌خبر مهم و فوری❌
حالت سکه ای در تاریخ یکشنبه ۱۱ شهریور ماه برداشته و اشتراک رمان نیز افزایش خواهد یافت.
۲۴ ساعت پس از پایان پارت گذاری؛ رمان از حالت سکه ای خارج می شه و دلیلش توی کانال تلگرامی نوشته شده.
با احترام
نویسنده ی رمان
سلام نویسنده ی رمان هستم😅 وَ قراره آخرین اطلاعیه این رمان رو بخونید.
از بیست و پنجم دی ماه تا به امشب با رمان مونالیزا کنارتون بودم... با قصه ای که گاهی شما رو احساساتی کرد و گاهی خندوند و گاهی هم به شما نشون داد خصلت های ناپسند چقدر می تونن آزار دهنده باشن!
در کنار شما لحظات فوق العاده ای داشتم که به من نشون داد آنلاین نویسی با تمام سختی ها و استرس هایی که برای شخص نویسنده داره چقدر می تونه لذت بخش باشه.
از آدم هایی براتون گفتم که به وجودشون ایمان دارم حتی اگه توی سرم زندگی کنن و تمام تلاشم رو کردم تا شما هم مثل خودم با قلبتون احساسشون کنید و از پس کلمات و جملاتی که نوشتم اون ها رو ببینید.
اومدم بهتون بگم این نهایت تلاش من برای روایت این قصه در تمام این ۱۲۳ پارت بود که با عشق فراوان تایپ کردم.
تشکر ویژه دارم از دوستانی که برای حضورشون در اینجا ارزش قائل بودن و با کامنت هاشون اعلامش کردن.
بسیار بسیار ممنونم که با حمایت های شما وجود «مونالیزا» در چارت برترین ها ثابت بود... چه در رمان های برتر هفته، ماه و سال و چه در پر بحث ترین ها!
و تشکر می کنم از دوستانی که به قلم و تعهد کاری بنده در رابطه با پارت گذاری به موقع اعتماد کردن و اشتراک رمان رو خریداری کردن.
و همچنین تشکر می کنم از دوستانی که عقیده داشتن سکه هایی که می گیرن بنده رو ثروتمند نمی کنه و به عشق رمان با سختی های سکه گرفتن کنار اومدن و همراهم بودند .
و همچنین تشکر می کنم از دوستانی که رمان رو بدون سکه و رایگان خوندن؛ اما خودشون رو مسئول دونستن کامنت هایی جهت حمایت از رمان بذارن.
خداحافظ خانواده ی مظفری
خداحافظ خانواده ی رفیعی
و خداحافظ خانواده ی امینی
💚💚💚
رمان جدید بنده با نام «مهمیز های سیاه» در ژانر مافیایی و اکشن و با قصه ای کاملا متفاوت در حال پارت گذاری در بخش آنلاینه که همراهی شما رو با عشق می طلبه💚
امیدوارم از رمان لذت برده باشید و بدونید که دوستی ما پایداره💚
دوستان قشنگی که رمان رو با سکه میخونید؛ امکان کامنت براتون فراهم شده و از این به بعد میتونید هر پارتی که میخونید کامنتتون رو هم ثبت کنید و اینم بدونید که هر پارتی رو که با سکه باز میکنید تا دو روز براتون بازه و میتونید بهش سر بزنید💫 امیدوارم از رمان لذت ببرید
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
آزاده دریکوندی | نویسنده رمان
به به چه سریع بهمون رسیدی😍👏
۳ ماه پیشآمینا
10آخیش بلاخره عقد کردن حالا دیگه با بعدش کار نداریم.عطا عزیزم نگران نباش.😍فرهاد چجوری هم پای داماد رو لگد کرد😅😅حالا فریال سکه ها رو گرفت سر عقد؟چه عطاییه داماد به این خوبی رو زورش کرد واسه طلاق و مهر
۳ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
با بعدش کاری نداری؟ بعدش بیست تا پارت مونده که خیلی چیزا میتونه اتفاق بیفته😎 خییییلی چیزا
۳ ماه پیشآمینا
00ای بابا.یعنی شعله عشق فروکش میکنه و دعوا شروع میشه نه فکر نکنم.احتمالا عطا عاشق دوماد میشه.فرهاد بچه دار میشه.
۳ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
چه خوشبین🤔
۳ ماه پیشZarnaz
۲۰ ساله 00کلی خوشحال شدم مصطفی نبود هوراااا💃😁😎وگرنه مجلس زهرمار همه میشد🤭😎😝با تشکر بای 🙈آفرین معین آشتی نکینیا داداشت اخلاق نداره خیلی رو مخ😁😉🙈
۳ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
اینجا فقط معصومه داره غصهی قهر این دوتا رو میخوره وگرنه حتی منم راضیام😅
۳ ماه پیشZarnaz
۲۰ ساله 10بازم از این رمان های گوگولی بنویس خیلی قشنگن 😍میشه همینطور مثل فیلم ها ترکی آب بهش ببندی تمام نشه بدون مونالیزا چه بکنیم😥مهمیزها خیلی قشنگ و خفن ولی من از صحنه های گوگولی میخوام😥😥عزا گرفتم😥
۳ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
بازم گوگولی خواهم نوشت😍یه چیزایی توی ذهنمه که باید بشینم درست حسابی بررسی کنم و کاراکترهای جدید بسازم😍امیدوارمازم گوگولی بشه🤲
۳ ماه پیشZarnaz
۲۰ ساله 00واییییی از آگهی بازرگانی که گذاشته بودی کلی خندیدم🤣😁و چون اولی کیلپ دیدم بعد پارت رو خوندم قشنگ حس کردم عطا داره چی رو میبینه 💋عالی عالی دستت طلا محشره محشره ❤️💋
۳ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
دقیقا همینطوره😍💚دلم میخواست اول کلیپ رو بذارم بعد پارت که یادم رفت به این نکته توجه کنم خوشحالم تو حسش کردی😍💚
۳ ماه پیشZarnaz
۲۰ ساله 00هوراااااا بالاخره بهم رسیدن ایول ایول 💃💃😍😍عالیییی عالیییی مرسیییی آزاده جونم گل کاشتی 💋❤️از اینجا به بعد محشر میشهههه😍بیا و برقص هو هو هو 😍😍به به چه پارتی بشه امشب 😍😍
۳ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
از اینجا به بعد عجیییب میشه🤔
۳ ماه پیشما
10منم دلم واسه عطا سوخت😿😿
۳ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
طفلی مظلوم شد خیلی🥺
۳ ماه پیشرویا (فن معین)
10خدایااااا عطاااا چقد مظلوم و گوگولی و ناز ظاهر شددد
۳ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
واقعا خیلی🥺
۳ ماه پیشنسترن
10آخیییییییییییییشششش😍
۳ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
😍😍😍
۳ ماه پیشایلما
10انقدر ک عطا سخت گیری کرد این دوتا گل نوشکفته بهم برسن🫠😍😂 میخوام بگم باور کردنی نیس یه خورده به هرحال مبارکشون باشه جشن عقدم قشنگ برگزار شد❤️معین واقعا یه جنتلمن والبته فریال خانوم و زیبا😁
۳ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
ببین عطا چه کرده که حتی منم باورم نشد😅 حالا ۲۰ پارت از رمان مونده و خدا میدونه چه اتفاقاتی بیفته...☹️
۳ ماه پیشZahra
۲۵ ساله 10دستت طلا ولی کاش ی موزیک هم باهاش میزاشتی 🥲حالا بازم هرجور صلاحه💐
۳ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
گل گلدون من توو رگام خون من به خدا جون من بسته به جونت, بسته به جونت 💃💃
۳ ماه پیشپرنیا
10باخوندن این پارت ی آخیییش گفتم عطا تو چقدگوگولی شدی امشب من ک احساسی شدم برااات🥹 و درآخر تشکرازمهمیزهای سیاه ک درهرچه بهترشدن این مراسم مارو یاری کردن😐😐 عاقااا میخونم😫
۳ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
نه عشقی تو رو که میدونم میخونی واسه اونایی که هنوز نخوندن یا در جریان رمان جدید نیستن میذارم🙈
۳ ماه پیشمرضیه
10چقدر تو پارت امشب هیجان زده شدم بخاطر ازدواجشون مرسی آزاده جان
۳ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
خواهش میکنم عزیزم😍امیدوارم این پارت به همه خوش گذشته باشه😎
۳ ماه پیشZahra
۲۵ ساله 10این گوی واین میدون ببینم چه میکنی جناب معینی نه ببخشید امینی🤭
۳ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
پارت ۱۰۲ و ۱۰۳ مشخص میشه😂
۳ ماه پیشZahra
۲۵ ساله 10لطفا اگه میشه عکسای امشبشون رو هم در کانال بزار
۳ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
عکسی که نداشتم ولی یه کلیپ داشتم گذاشتم😍
۳ ماه پیش
مرجان
۱۸ ساله 00عطاااااا جووونم نبینم غمت رو مرررد بزرگگگ🥹🥲✨️❤️❤️❤️❤️