میراث هلیوس(جلد دوم) به قلم نگار بنی هاشمی
پارت پنجاه و دوم
زمان ارسال : ۱۱۲ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 7 دقیقه
- اره راست میگی شبیه بازاره این جا.
پس از این که همگی دور آتشی که بارمان روشن کرده بود جمع شدند، آتریسا نان و میوههایی را که از کلبهی بارمان برداشته بود بین همه تقسیم کرد.
پس از این که همگی کامل سیر شدند الینا با صدای بلند گفت:
- به نظرتون الان تو سارمید چه خبره؟ خانوادههامون چیکار میکنن؟ فکر کنم اون جا هم کم کم سرد شده باشه.
بارمان در حالی که آخرین
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.
زهرا
00عالی بود فقط زمان پارت بیشتر کنید ممنون میشم