پارت چهل

زمان ارسال : ۷۵ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 4 دقیقه


امروز متوجه شدم که ماهی به مرخصی رفته است، فقط همین یک مورد را کم داشتم. باید برنامه را تغییر دهم.

به محض اینکه احوالم بهتر شد،کارم را شروع می‌کنم. چند روز بیشتر وقت ندارم و دعا می‌کنم که مرخصی ماهی زودتر تمام شود تا قبل از رفتن بتوانم باز هم او را ببینم.

چه شب‌هایی که تا خود صبح این بیمارستان را زیر نظر گرفتم. موقعیت بیمارستان بسیار حساب شده در نظر گرفته شده است، نخ

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • لیلی

    10

    ای محمدِ خودخواه ..آخ حالتو بگیره عشق ماهی من دلم خنک شه...😂😂😂

    ۲ ماه پیش
  • محبوبه لطیفی | نویسنده رمان

    منم دلم خنک میشه

    ۲ ماه پیش
  • دانه

    ۱۶ ساله 10

    عالی مثل همیشه

    ۳ ماه پیش
  • محبوبه لطیفی | نویسنده رمان

    لطف داری

    ۲ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.