مهمیزهای سیاه به قلم آزاده دریکوندی
پارت هفتم
زمان ارسال : ۵۰ روز پیش
جلالی توی اتاق دوید و سورن فورا در حالی که به میعاد اشاره میداد به او دستور داد:
- راهنماییش کن!
و بعد بلند شد و به سمت پنجرهی قدی پشت سرش رفت. دستانش را به کمر زد و با اینکه فکرش جای دیگری بود خیره ماند به ساختمانهای هم قد مقابلش. م ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
اطلاعیه ها :
⚠️چطور می شه این رمان رو خوند؟⚠️
به این طریق می تونید این رمان مافیایی رو بخونید👇🏻
روی «درخواست عضویت» بزنید یک پیام خودکار حاوی شماره حساب و هزینه ی اشتراک براتون میاد. بعد از واریز، تاریخ واریزتون رو در جواب همون پیام بنویسید و شما فورا و مستقیم عضو می شید... بعد می بینید که تمام پارت ها براتون به رنگ سبز درمیاد و بدون محدودیت می تونید رمان رو بخونید.
همچنین می تونید تاریخ واریزتون رو هم در کانال تلگرامی
Writers _online
بفرستید تا در پی وی کد عضویت دریافت کنید
ادیت ها و اطلاعیه های رمان هم در همین کانال☝️
🔴توجه🔴
رمان «مهمیزهای سیاه» فقط و فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان قابل خوندنه و اگر از سایت وارد می شید بدونید که فقط می تونید پارت های سبز رنگش رو بخونید! خرید اشتراک فقط از طریق اپلیکیشن قابل انجامه.
اپلیکیشن دنیای رمان رو می تونید از منوی سمت راست سایت دانلود کنید و یا از اپ بازار.
⚠️توجه⚠️
لطفاً نظرات خودتون رو درمورد رمان از من دریغ نکنید چون برای من منبع انرژی هستن و باعث می شه پر قدرت بنویسم. لطفا حضورتون رو در اینجا جدی بگیرید و با کامنت هاتون نشونش بدید.
تمام کامنت ها هر روزه بین ساعات ۱۱ الی ۱۲ پاسخ داده می شن و اگه سوالی دارید می تونید پاسخش رو بگیرید. لطفا نظرتون رو به هیچ عنوان خصوصی ارسال نکنید چون متاسفانه دیده و پاسخ داده نمیشن.
پس از پرداخت حق اشتراک شما کمتر از ده دقیقه ی بعد عضو می شید. عضویت شما بین ساعات ۱۲ تا ۲۴ فورا انجام میشه و اگر واریز شما در ساعاتی غیر از زمان تعیین شده باشه احتمال داره چند ساعتی معطل بشید.
امیدوارم لذت ببرید💚
«نویسنده ی رمان»
🎁🎁🎁🎁مسابقه جایزه دار🎁🎁🎁🎁
یک فرصت استثنایی برای عضویت رایگان در رمانهای ویآیپی اپلیکیشن دنیای رمان 😍
این یک مسابقهی هماهنگ شده بین چند تن از نویسندگان اپلیکیشن دنیای رمانه😍💚
این مسابقه قراره برای هر رمان 3 نفر برنده داشته باشه و اشتراک رایگان هدیه بده!
رمانهای حاضر در مسابقه که میتونید شرکت کنید👇
1️⃣ رمان «مهمیزهای سیاه» به قلم آزاده دریکوندی
در ژانر: مافیایی، اکشن، عاشقانه
2️⃣ رمان «زندگی را نمیبازم» به قلم صدیقه سادات محمدی
در ژانر: عاشقانه، اجتماعی معمایی
3️⃣ رمان «ققنوس در بند» به قلم محدثه کمالی
در ژانر: عاشقانه، اجتماعی، روانشناسی
4️⃣ رمان «قرار ما پشت شالیزار» به قلم فرناز نخعی
در ژانر: عاشقانه، هیجانی، معمایی، تاریخی
5️⃣ رمان «میراث هلیوس» به قلم نگار بنی هاشمی
در ژانر: عاشقانه، معمایی، فانتزی
6️⃣ رمان «پیلهی پروانه» به قلم فرگل حسینی
در ژانر: عاشقانه، معمایی، مافیایی
حالا شرکت در مسابقه به چه صورته؟
برای رمانی که دوست دارید برندهی اون باشید... کامنت بذارید! پارتهای رایگان رمان رو مطالعه کنید و کامنت بذارید...
برندگان از بین کسانی انتخاب خواهند شد که بیشترین کامنت رو برای اون رمان گذاشته باشن!
قوانین:
کامنتی که میذارید حتما و حتما در مورد متن اون پارت باشه.
نظرات یک کلمهای ( عالی / تا اینجا که خوبه / و...) و استیکر تنها نفرستید که شمارش نمیشه. نظر شما باید درمورد کاراکترها و اتفاقات اون پارت باشه.
به هیچ عنوان صرفا به خاطر اینکه کامنت هاتون زیاد بشه، کامنت غیر مربوط ندید.
فرصت شرکت در این مسابقه:
از ۲۵ شهریور ماه تا ۴ مهرماه خواهد بود و به برندگان کد عضویت رایگان رمان مربوطه تعلق میگیره🎁
زمان پارتگذاری رایگان : 1 روز در هفته یعنی روزهای (پنجشنبه) تعداد 1 پارت به صورت خودکار رایگان میشود و میتوانید مطالعه کنید.
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
عسل
۱۷ ساله 10این جلالی چقدر اعتماد به نفس داره باید برای خودش اسپند دود کنه ماشاالله به قول خودتون واقعا شبیه شخصیت سلمانه من که تصورم ازش یه آدم شکم گنده ، کچله که خیلی ترسوع ولی با همون حال خدای اعتماد به نف
۲ روز پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
من سریال نون خ رو ندیدم که از لحاظ رفتاری با سلمان مقایسهاش کنم ولی از نظر ظاهری خیلی خیلی شبیهه😅
۲ روز پیشفاطمه
00۱_ اعتماد به سقف بالا جلالی ۲_چابلوسی بیش از حد ۳_ وقتی سورن یه داد سر جلالی میکشه جلالی هم دست پاش گم میکنه یاد یکی از بازگرار میرفتم شکم بزرگ داشت خداست واقعا 🤣🤣🤣
۴ روز پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
وای جلالی خییییلی اعتماد به نفس داره😅 همیشه هم همینه😑
۲ روز پیشپرنیا
00جلالی یک انسان بااعتماد بنفس ولی توسری خور و بینوا اشکان حس میکنم آدم فروش ولی کار درست باش میعادجان واس یکی دردسر درست کردی جانم ،حالا برو من اینجا فعلا ی کم گیجم ،از دومینو میحرفید 🙄
۲ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
نه گیج نباش دومینو رو ولش کن😅اصلا محل به این حرفا نده فقط تمرکزت روی مهمیزها باشه😎
۲ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
جلالی به شششدددت اعتماد به نفس داره خیلی هم سعی میکنه خودش رو توی چشم سورن بزرگتر کنه. یه بازیگری بود توی نون خ جلالی از نظر ظاهر به شدت شبیهشه منتها من این سریالو ندیدم بدونم اسم یارو چی بود😂
۲ ماه پیشپرنیا
00من حس میکنم خلیل رو میگی آقای آذرنگ
۲ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
نه سرچ کردم اونو نمیگم. ببین جلالی چاق و کچله
۲ ماه پیشپرنیا
00آهاان سلمان و میگی؟؟خیلی بلند میخنده؟
۲ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
آره همونو میگم😍جلالی شبیهشه. یه مقدار شلختهاس، سورن هم که سرش داد میزنه هول میشه، کچل و چاق هم هست و اینکه خلاصه توصیفاتش توی پارتها پخشه
۲ ماه پیشپرنیا
00چقدم بهش میاد 😂😂😂
۲ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
خیلی😅
۲ ماه پیشآمینا
00۱.چاپلوس بله قربان گو۲.فعلا رفیق بهتر از داداش۳.هیچی سهند رو به گ.... دادی حالا هم برو دنبال نخود سیاه😅😅
۲ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
دقیقا به گ.... داد💔
۲ ماه پیشZarnaz
۲۰ ساله 003️⃣ 3-هیچ یه گوش مالی کوچولو چیزی نیست ناراحت نشو😁راستی آزاده جونم رفتم یه نگاهی کنم ببینم داخل پارت دومینو چیزی درباره اشکان گفتی یا که پیدا نکردم درباره بیماری سورن دیدم اونجایی که پلیسگرفتهبودشبود
۲ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
یادم نمیاد اونجایی که میگی چه اتفاقی افتاد😂😂😂 خیلی چیزا متاسفانه یادم رفته بعد این همه سال.
۲ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
اونجایی که من گفتم توی اتاقش بود یه اسلحه گذاشته بود زیر بالشتش چون اون روز توهم زده بود که دنبالش میکنن میخواست احتیاط کنه
۲ ماه پیشZarnaz
۲۰ ساله 00داستان از قبل اینکه سهند بره زندان و وندا کشته بشه فهمیدم بالاخره 😁💃بگو خسته نباشی که تازه فهمیدی🤣😝میلاد خیلی رو مخ آره همیشه باعث بدبختی سهند میشد خیلی نادون و دست و پاچلفتی🙈
۲ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
بله از قبل دومینو شروع شده و تا بعد دومینو هم ادامه پیدا میکنه😍وای همهاش فکر کردم ببینم میلاد کیه؟😅😅 میعاد واقعا دردسر بود واسه سهند همیشه هم سعی میکرد خودشو به سورن بچسبونه
۲ ماه پیشZarnaz
۲۰ ساله 00عالی عالی مرسی آزاده جونم 💋❤️3️⃣ 1-کارش درست انجام میده ولی خیلی حرف میزنه🤭😁ولیعهد دوست نداره😉😝2-خوبه وفاداره ولی نمیدونم کجای رمان دومینو بهش اشاره کرده یادم نمیاد 🙈
۲ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
پیدا کردن اسم اشکان توی رمان دومینو مثل پیدا کردن سوزن توی انبار کاهه😅 چون توی تمام رمان فقط یه بار اسمش اورده شده؛ اما زمانش که رسید اسکرینش رو میگیرم میذارم کانال😍
۲ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
الان به دلیل اسپویل زمانش نیست🙈
۲ ماه پیشمهلا
00💜🙃💜
۲ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
💚
۲ ماه پیش
نرگس
00عجب جمله ی قشنگ و تامل برانگیزی گفت سورن مطمئنادر اینده از اشکان ضربه ی بدی میخوره یا اشکان از سورن که حتی فکرشم نمیکردن