قرار ما پشت شالیزار به قلم فرناز نخعی
پارت صد و شصت و پنجم
زمان ارسال : ۸۴ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 5 دقیقه
علی که در یک اتاق بزرگ روی پتویی با ملافهی سفید نشسته بود، یک قند دیگر توی دهانش گذاشت و با حوصله باقیماندهی چای داخل استکان را توی نعلبکی طرح ناصرالدین شاه ریخت، تا جایی که میتوانست آهسته چای را نوشید اما بالاخره چای تمام شد و او نعلبکی را در سینی برنجی کوچکی گذاشت که جلویش روی زمین بود.
به پشتی ترکمن پشت سرش تکیه داد و به آیتالله کاشانی که مقابلش روی تشکچهی ترمهای ن
سارا
۲۶ ساله 10😂😂😂 عجب شیر تو شیری شد