پارت صد و شصت

زمان ارسال : ۸۸ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 5 دقیقه



نگاهی به چراغ‌های قم انداختم که حرم حضرت معصومه میانش می‌درخشید و از دور هم گنبدش زیر آن همه چراغ معلوم بود.

- داریم دور می‌شیم ها. راه رو اشتباه نمی‌ری؟

- از تهران تا اینجا دو بار از جاده بردمت بیرون و برت گردوندم. الان که رسیدیم اشتباه برم؟

- پس چرا این‌وری می‌ریم؟

به روبه‌رو اشاره کرد.

- می‌خوام ماشین رو بذارم پشت اون تپه که از جاد

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • ساناز

    00

    🌷🌷🌷

    ۳ ماه پیش
  • فرناز نخعی | نویسنده رمان

    ممنونم از همراهیتون

    ۳ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.