پارت چهل و نهم

زمان ارسال : ۱۱۸ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 7 دقیقه

در وهله‌ی اول و هنگام ورود به آن جا همه جا تاریک شد و سوز و سرمای عجیبی دور تن او پیچید.

پس از چندی، تاریکی کمتر شده و بادی شدید شروع به وزیدن گرفت.

بارمان همانطور که میلرزید چشمانش را بست و آغوشش را برای مرگ گشود.

اما ناگهان صدایی زنانه در فضای آن جا طنین انداخت.

- سردار معروف دره‌ی ماساراها بلاخره اومدی! خیلی وقت بود منتظرت بودم!

بارمان با حیرت چش

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • نیلوفر آبی

    00

    همیشه خوبی بر بدی پیروز میشه اینا امیدوارم موفق شن ممنون عالیه

    ۴ ماه پیش
  • نگار بنی هاشمی | نویسنده رمان

    نور همیشه بر تاریکی پیروز میشه💖💖🙏

    ۴ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.