میراث هلیوس(جلد دوم) به قلم نگار بنی هاشمی
پارت چهل و نهم
زمان ارسال : ۱۱۹ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 7 دقیقه
در وهلهی اول و هنگام ورود به آن جا همه جا تاریک شد و سوز و سرمای عجیبی دور تن او پیچید.
پس از چندی، تاریکی کمتر شده و بادی شدید شروع به وزیدن گرفت.
بارمان همانطور که میلرزید چشمانش را بست و آغوشش را برای مرگ گشود.
اما ناگهان صدایی زنانه در فضای آن جا طنین انداخت.
- سردار معروف درهی ماساراها بلاخره اومدی! خیلی وقت بود منتظرت بودم!
بارمان با حیرت چش
نیلوفر آبی
00همیشه خوبی بر بدی پیروز میشه اینا امیدوارم موفق شن ممنون عالیه