پارت پنجاه و نهم

زمان ارسال : ۹۷ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 8 دقیقه


بادکنکش از دستش رها شد و از در مغازه بیرون جست و به هوا رفت. آسمان به رنگ تیره در آمده بود، سیاه و تاریک.

با دو به سمت دوچرخه دویدم و سوار شدم تا جایی که جان در تنم بود فقط پدال و پدال زدم.

آهو هم پشت سر من از مغازه فرار کرد و ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.