پارت چهل و هشتم

زمان ارسال : ۱۱۳ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 6 دقیقه

چشمان قرمز شده‌اش را بر روی هم فشرد و لحظه‌ای نفسش را حبس کرد.
نسترن تنها ناله‌ای کرد و شایان با لحن خشمگینی که انتظار می‌رفت خرخره‌ی هاکان را درسته بجود، جواب داد:
- زر نزن تو یکی، همچین میگه منو ببخشین انگار با این آدم‌های عجیب سر و سری داره!
ثانیه‌ای مکث کرد و به دنباله‌ی حرف خودش، با تمسخر عجیبی زمزمه کرد:
- آدم... اصلا اینا آدمن یا...؟!
صدای ضعیف و پچ‌پچ‌ مانند

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • شیطون بلا

    10

    رو سگاش غیرت داره😂

    ۴ ماه پیش
  • ستاره لطفی | نویسنده رمان

    البته گرگاش😂🥺

    ۳ ماه پیش
  • شیطون بلا

    10

    گیجمم🤦🏻 ♀️

    ۳ ماه پیش
  • ستاره لطفی | نویسنده رمان

    چرا گیج؟؟

    ۳ ماه پیش
  • Aa

    00

    ممنون زیبا بود🌹

    ۴ ماه پیش
  • ستاره لطفی | نویسنده رمان

    ممنون عزیزم خرسندم که همراهم هستی🌺🙏

    ۳ ماه پیش
  • فاطمه

    00

    سلام ستاره جون بعد از مدت ها اومدم و یه عالمه پارت خوندم که یکی از یکی خفن تر بود بیصبرانه منتظر ادامه داستان قشنگت هستم🫶

    ۴ ماه پیش
  • ستاره لطفی | نویسنده رمان

    سلام جانم خیلی خوووش اومدی✨🌿 خوشحالم که خوشت اومده، نوش وجودت✨ ممنونم بخاطر حضور ارزشمندت

    ۳ ماه پیش
  • مهنا

    00

    خداوکیلی انقدرمان هیجان داره زیباس ادم دربرابرش میمونه چی بنویسم ستاره جونی منتظرفصل جدیدمیمونم تاهفته دیگه هیجان دارم من رودارن انتقال میدن ... نمیتونم گوشی ببرم امیدوارم همیشه شادوسرحالباشی

    ۴ ماه پیش
  • ستاره لطفی | نویسنده رمان

    عزیزم... امیدوارم حالت خوب باشه و زودتر به سلامتی کامل برسی منتظر حضور ارزشمند و انرژی بخشت هستم امیدوارم زودتر برگردی پیشمون🌺🙏

    ۳ ماه پیش
  • حدیث

    00

    داداش بیا برو با زنت بگرد ببینیم چی به چیه

    ۴ ماه پیش
  • ستاره لطفی | نویسنده رمان

    😂🙏😁 رفت رفت

    ۳ ماه پیش
  • فاطمه ❤️

    00

    مث همیشه عالی ستاره جون ❤️ 🌷 سورا نداشتیم در چه حاله دخترمون؟!!

    ۴ ماه پیش
  • ستاره لطفی | نویسنده رمان

    به به فاطمه جانم🙏 ممنونم از همراهی انرژی بخشت ببخش نبودم و دیر جواب دادم از سورا هم براتون گذاشتم🥰

    ۳ ماه پیش
  • مریم گلی

    00

    خیلی دلم میخواد ببینم وقتی سورا دوستاشو میبینه یا برعکس وقتی نسترن وشایان و هاکان سورا رو میبینن چه حالی میشن وچه راز بزرگی توی زندگی سوراست که با به قدرت رسیدن هرماس مشخص میشه ممنونم نویسنده جان

    ۴ ماه پیش
  • ستاره لطفی | نویسنده رمان

    باید ببینیم فراموشی سورا در چه حده و کدوم گذشته ش رو به یاد میاره☹️🌝🤣 به زودی چیزای خوبی مشخص میشن ممنونم از همراهی انرژی بخشتون🌷🙏

    ۳ ماه پیش
  • S

    00

    عالی هرچی داستان جلوتر میره قشنگ تر و هیجانی تر میشه

    ۴ ماه پیش
  • ستاره لطفی | نویسنده رمان

    نظر لطفته عزیزم خوشحالم از اینکه خوشتون اومده و انرژی مثبت میدید🥰🥰✨🥰🥰🌷🌷🌷

    ۳ ماه پیش
  • مریم

    00

    نه نه چراتموم شد😥😭خیلی عالی بود

    ۴ ماه پیش
  • ستاره لطفی | نویسنده رمان

    ممنونم از نظر خوب و انرژی بخشت🌿🥺🌷

    ۳ ماه پیش
  • نیلوفر آبی

    00

    سورا اگه دوستانش ببینه که متوجه ماجرا میشه شایان خوب حرفی زد حقیقت گفت وایلدر چرا داغ کرد عالی تر از همیشه

    ۴ ماه پیش
  • ستاره لطفی | نویسنده رمان

    باید دید که سطح فراموشی در چه حد هست شاید برخی از اتفاقات رو به یاد بیاره😢

    ۳ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.