پارت بیست

زمان ارسال : ۱۴۸ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 4 دقیقه

شست دستش را بر گونه‌ی نبات گذاشته و قطره اشک براق را از گونه‌های گل‌انداخته‌اش زُدود:

- می‌دانی که هرگز سخن دیگران در گوش‌هایم فرو نمی‌رود. اگر به این ناکجاآباد آوردمت، از این رو بود نبات. چه توس و چه گندی‌شاپور، عاقبت باید می‌رفتم و تو را تنه ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.