پارت دویست و چهل

زمان ارسال : ۵۷ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 3 دقیقه

اهورا چمدانم را داخل راهرو کشاند، در ورودی را بست و یک‌راست به آشپزخانه رفت:
-باشه الان برات مُسکن میارم. تو دراز بکش فقط.
نمی‌خواستم دراز بکشم. قبل از هرچیزی می‌خواستم بفهمم صورتم در چه وضعیتی است؟
سمتِ آینه قدیِ گوشه‌ی سالن رفتم و به تصویر خودم زل زدم؛ گونه‌هایم کبود بود. چانه‌ام سیاهِ سیاه شده بود. انگار که چندین‌بار به صورت پیاپی مشت خورده باشد و بدتر از آن لب‌هایم بو

750
88,875 تعداد بازدید
282 تعداد نظر
293 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید