پارت دویست و سی و دوم

زمان ارسال : ۶۵ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 3 دقیقه

با تردید پرسیدم:
-با سلاح شکار می‌کنیم؟
-لازمه؛ تو هنوز تازه‌کاری. از دور با تفنگ ساچمه‌ای حیوون رو زخمی می‌کنی، بعد با چاقو گلوش رو می‌بری و بعد خونش رو می‌خوری. کم‌کم یادمی‌گیری بدون اسلحه و با دندون نیشت شکار کنی. ولی هنوز زوده. پس بردار اسلحه‌ها رو تا بریم.
تصور بریدن گردن یک حیوان بی‌گناه، حالم را بد می‌کرد. اما وقتی به نوشیدن خونش می‌اندیشیدم، حس عذاب‌وجدانم به کل

750
88,748 تعداد بازدید
282 تعداد نظر
293 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید