گیلدا به قلم مرضیه اخوان نژاد
پارت دویست و چهارده
زمان ارسال : ۸۱ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 3 دقیقه
سری به نشانهی نه چرخاندم.
-پس چه مرگته؟
نگاهم را به لقمه نان او روی میز دوختم و جواب دادم:
-فقط میخوام بدونم امشب چه تغییراتی تو وجود من شکل میگیره؟
دست به سینه به صندلی تکیه زد و موشکافانه من را زیر نظر گرفت:
-از امشب عطش به خونت با شدت بیشتری شروع میشه. اگه تا دیروز میتونستی با دوش آب سرد و این چرت و پرتا عطشت رو کنترل کنی، از حالا به بعد نمیاونی. خصوصاً یک ماه ا
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.