پارت هشتاد و نهم :

به طرف فریال چرخید و بالاخره نگاهش کرد. برای چند لحظه‌ی طولانی... و دوست داشت بیشتر طولش بدهد. فریال قدم برداشت تا از او گذر کند و قفل در را باز کند.
- واسه چی قفل کردی؟
سر راهش به معین که رسید بازویش توی دست او کشیده شد.
- از این یارو خوشم نمیاد. دوست ندارم دور و ورت ببینمش!
لحن طلبکارانه‌اش به فریال بر خورد. بازویش را از دست او جدا کرد و تیز نگاهش کرد.
- مگه نظر تو مهمه؟ ما ج

مطالعه‌ی این پارت حدودا ۱۲ دقیقه زمان میبرد.

این پارت ۲۰۶ روز پیش تقدیم شما شده است.

رمان مونالیزا به قلم آزاده دریکوندی در دنیای رمان رمان مونالیزا به قلم آزاده دریکوندی در دنیای رمان رمان مونالیزا به قلم آزاده دریکوندی در دنیای رمان رمان مونالیزا به قلم آزاده دریکوندی در دنیای رمان رمان مونالیزا به قلم آزاده دریکوندی در دنیای رمان

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید

توجه کنید : نظر شما نمیتواند کمتر از 10 کاراکتر باشد.
برای اینکه بتونیم بهتر متوجه نظرتون بشیم، لطفا به این سوالات پاسخ بدید:

  • کدام بخش از رمان رو بیشتر دوست داشتید؟
  • کدام شخصیت رو بیشتر دوست داشتید و چرا؟
  • به بقیه خواننده‌ها چه پیشنهادی می‌کنید؟

به عنوان یک رمان خوان حرفه‌ای با پاسخ به این سوالات، به ما و سایر خوانندگان کمک می‌کنید تا دیدگاه کامل‌تری از رمان داشته باشیم.

آخرین نظرات ارسال شده
  • Roghayyeh

    00

    این بچه خیلی مثبته برادر من یه حرکتی بزن دیگه

    ۱ هفته پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    چجور حرکتی؟🙈

    ۷ روز پیش
  • Roghayyeh

    00

    باید بره پیش فرهاد دوره ببینه😂اون استاده

    ۷ روز پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    🤣🤣🤣

    ۶ روز پیش
  • مینو

    20

    تابحال آنقدر از آشتی.دو معشوق خوشحال نشده بودم صادقانه لبخند به لبم اورد

    ۴ هفته پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    وای با وجود این همه تفاوت خیلی قشنگن🤩

    ۳ هفته پیش
  • مینو

    10

    تابحال آنقدر از آشتی.دو معشوق خوشحال نشده بودم صادقانه لبخند به لبم اورد

    ۴ هفته پیش
  • عاطفه

    00

    اهاحالاشد

    ۳ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    💚💚💚

    ۳ ماه پیش
  • میترا

    10

    وای دست راست آقا عطا من چقدر از مرتضی بدم میاد😡😡😡

    ۵ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    وای دلت میاد؟😅مرتضی محبوب خیلی ها بود

    ۵ ماه پیش
  • منیر

    00

    آخیش، آشتی کردن😘

    ۷ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    آرههههه😍😍

    ۷ ماه پیش
  • ایلما

    00

    1اره حق داره معین 🥲۲ خواست چیزی گفته باشه😂۳امیدوارم🥹۴سخت بهم رسیدن و..☹️۵اینکه فرهاد سرخود ازدواج کرد ولی این دوتانمیتونن🥲۶فرهادو گلشن

    ۷ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    برگ برنده‌ی فرهاد این بود که اولا تک پسر بود و خیالش راحت دوم اینکه به خاطر پسر بودن نیازی به اجازه‌ی پدر برای عقد نداشت.... فریال این شرایط رو نداره🥺

    ۷ ماه پیش
  • ایلما

    00

    داداش خوب داشتم برای همچنین روزای خوبه مثل رضاومحمد😁😂ببین چه پیشرفتی کرده ازاین به بعد بایدکلاس فوق العاده م براش بزارن😂😂😂

    ۷ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    عزیزم استعداد داشته که پیشرفت کرده😂

    ۷ ماه پیش
  • نفس

    00

    بلاخره آشتی کردن😊

    ۷ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    هی ناز بیخود می‌کردن این مدت وقت ما رو هم گرفتن😂

    ۷ ماه پیش
  • ‌fafa

    00

    سلام آزاده جون...واقعا از ته دل میگم خودت فوق العاده ای که نوشته هات انقد عالی هستن....

    ۷ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    سلام عزیزم💚 وای مرسی شگفت زده شدم واقعا😍😍 و احساساتی...🙈💚

    ۷ ماه پیش
  • مهلا

    00

    💜🥰🤩😍

    ۷ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    😍💚

    ۷ ماه پیش
  • رویا (فن معین)

    04

    ۱ آره ۲ بحث ثبات نیست که اگه بود معین باید یه لحظه عاشق بود یه لحظه نه و همش لجبازیه ۳ هر دو ۴ نمیدونم ۵ گلشن چندشه فریال ن و معین خیلی بهتر از فرهاده 😌 ۶ اینم گفتن نداره😎 (یه درصد من با گ آروم بشم)

    ۷ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    اینجا یکی داره می‌گه معین از فرهاد بهتره..... بر طبل شادانه بکوب....😂

    ۷ ماه پیش
  • رویا (فن معین)

    00

    ولی فکر کنم کامنتم با سیل دیس لایک ها مواجه بشه 😂

    ۷ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    خدا پشت و پناهت عزیزم😂

    ۷ ماه پیش
  • مرضیه

    10

    خدارو شکر ب هم رسیدن بلاخره😍😍

    ۷ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    این مرحله آسونی بود. فعلا غول مرحله آخر که عطا باشه مونده😅

    ۷ ماه پیش
  • شاپرک

    10

    بالاخره بهم برگشتن.هورااااا🥳🥳🥳🥳

    ۷ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    به به😍💚

    ۷ ماه پیش
  • Prya

    00

    ینیییی اصن اووووف آقای امینیییی❤گَلبی شما..جدا خوشحالم که بهَم برگشتن و عمیقا این لحظه رو درک میکنم که گاهی بدون هیچ دلیلی وسط دعواو ناراحتی انگار یه حسی هست و میاد اون لحظه که همه چیو میشوره میبره🫂❤

    ۷ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    😍😍😍دعوا و قهرشون یه جورایی مثل لجبازی بود و منم خوشحالم به همدیگه برگشتن🥲کنار همدیگه خیلی قشنگ و آروم هستن💚 شما عجیبه آخر کامنتت نگفتی ولی فرهاد....😂

    ۷ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.