پارت هفتاد و هفتم

زمان ارسال : ۹۵ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 4 دقیقه

_ نظرت چیه؟
_ واضح نیست؟
_ یعنی آره!
_ نه.
ابروهای حامی درهم گره خورد. کمی نگاهش روی زوایای صورت ساناز گشت و عمیق و نافذ به چشمانش خیره شد: چرا نه؟
_ واضحه. چون تو به میل جمشید داری پا پیش می ذاری نه خودت.
_ من بچه م که اون برام تصمیم بگیره؟
_ بخوای نخوای تصمیم گیرنده اونه. تواَم باید بگی چشم.
_ انتخاب من تویی. چه جمشید تو رو واسه م در نظر می گرفت چه نمی گرفت.
ته قلب

68
22,020 تعداد بازدید
52 تعداد نظر
103 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید