پارت چهل :



مهسا از لحظه‌ی ترخیص ثانیه‌ای دخترش را تنها نگذاشته است حتی اجازه نداده شروین به او نزدیک شود.از روزی که حرفهای دختر کوچکش را شنیده انگار زیر اوار مانده است.دعوای شدیدی با هژیر کرده و دو روز است با او حرف نمی زند.مهر آیین ضعیف تر از قبل دوباره به ان عمارت بر می‌گردد.هیچ حرفی نزده و نگاهی سمت پدر نیانداخته است.در واقع پدر برای او از لحظه ای امدن به این عمارت تمام شده است.در عمارت

مطالعه‌ی این پارت کمتر از ۱۰ دقیقه زمان میبرد.

این پارت ۱۷۲ روز پیش تقدیم شما شده است.

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.