پارت شصت و یکم

زمان ارسال : ۹۷ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 4 دقیقه

چشمامو باز کردم و به اطراف نگاه کردم، کی خوابم برده بود؟
لئون دست به سینه کنارم نشسته بود و چشمامو بسته بود. خمیازه ای کشیدم و به شایان که هدفون روی گوشش بود نگاه کردم، داشت فیلم میدید و حواسش به جای دیگه نبود. فلورا و حامی هم انگار یخشون باز شده بود و داشتن حرف میزدن. یواشکی جوری که نفهمن به لبای جفتشون نگاه کردم و سعی کردم بفهمم چی میگن، میدونم خیلی فضولم ولی کاریش نمیشه کرد.
حدود

454
66,758 تعداد بازدید
584 تعداد نظر
87 تعداد پارت

اطلاعیه ها :

حانیا بصیری : ۱۰ ماه پیش

سلام، این یک پیام خوش آمد گویی برای شماست😎
امیدوارم از رمان جدیدم خوشتون بیاد وَ مثل همیشه با همراهیتون بترکانید🤭😂
بیاید باز هم کنار هم یه داستان باحال دیگه رو رقم بزنیم❤️🥰💃🏻

وَ
ازتون میخوام قسمت نظرات کامنتای با مزه برام بذارید😂💃🏻

حانیا بصیری : ۸ ماه پیش

بچه ها همونطور که من و سبکم رو می‌شناسید هیچ موقع برای رمانام عکس شخصیت انتخاب نمیکنم اما یه ویدئو و کلیپ های کوتاهی‌ که وایب شخصیت هارو میده براتون تو پیجم استوری میذارم. خواستید اونجا فالو کنید 🌱🤍

حانیا بصیری : ۷ ماه پیش

⭕دوستان توجه کنید ⭕
از این به بعد رمان از حالت سکه ای خارج شده و فقط با خرید اشتراک میتونید بخونید ❤️
و اینکه مرسی از همه ی پیامای قشنگتون ببخشید که نمیتونم تک، تک جواب بدم و خوشحالم که تا اینجای رمان انقدر به دلتون نشسته 💮

حانیا بصیری : ۵ ماه پیش

دوست داشتید توی چنل تلگرامم عضو شید آیدیش هست Hania_basiri
اونجا بیشتر باهمیم❤️

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • Zarnaz

    ۲۰ ساله 00

    عالی بود مرسی حانیا جونم ❤️❤️💋💋

    ۳ ماه پیش
  • نیلوفر آبی

    00

    ممنون قشنگ بود

    ۳ ماه پیش
  • مریم گلی

    00

    ماتیلدا جدی می شود ،واقعا مثل اسم واقعیش یه فرشته ست واین موضوع به لئون ثابت شده ست ممنونم نویسنده جان

    ۳ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید